یه کتابی هست که وقتی می خونیدش حالتون خوب میشه . یعنی نه اینکه اجی مجی لاترجی بکنه ها، وقتی می خونید و باورش می کنید چوب جادوش اثر می کنه. این کتاب خوب اسمش شفای زندگی ه. خیلی اتفاقی دستمو دراز کردم و از قفسه کتابخونه برش داشتم و گفتم من باید اینو بخونم. شاید برای اولین بار بود که کتابی رو بدون هیچ مقدمه ای بخوام زحمت خوندنش رو به خودم بدم. می تونم بگم جزو دسته بندی های کتاب های موفقیت و روانشناسی و خود شناسی و از این قبیل چیزهاست. وقتی یه مقدار از کتاب رو خوندم خواستم ببینم کی چاپ شده! خیلی تعجب کردم چاپ اولش برای سال 69 و من چاپ پنجاهم سال 91 رو داشتم می خوندم. شفای زندگی نوشته ی یک زن فرنگی به نام: لوییز هی و ترجمه گیتی خوشدل از نشر پیکان می بااااشد.

کتاب سعی داره ما رو با خود خودمون اول آشتی بده و بعد میگه که باید نفرت از بقیه رو هم بزارید کنار. و این همون شفای زندگی است. یکی از چیزای جالب کتاب می دونید چیه؟ وسط هاش جدولی از بیماری ها داره و جلوش علت روحی ای که فرد به این بیماری مبتلا میشه رو نوشته. من که چندتایی اش را امتحان کردم هم برای خودم و هم اطرافیان خیلی جالب بود که دقیقا زده بود به هدف.








بخشی از کتاب:


اکنون زمان آن است که اندکی گذشته خود را بیازماییم و به چند اعتقاد که بر ما حاکم بوده نظر افکنیم. بعضی از افراد این خانه تکانی را بسیار دردناک می یابند. اما ومی ندارد این طور به آن نگاه کنیم. پیش از خانه تکانی ذهنی باید به اعتقادات پیشین خود بنگریم. اگر بخواهید اتاقی را کاملا تمیز کنید، هر چه در آن است بیرون می آورید و می آزمایید. به بعضی ازا چیزها با علاقه نگاه می کنید و گرد و خاکش را می گیرید و خوب برق می اندازید تا بر جلوه اش بیفزایید. می بینید بعضی از چیزها به لعاب یا تعمیر نیاز دارند، پس فهرستی تهیه می کنید که به آن کارها بپردازید. بعضی از چیزها از کار افتاده اند و دیگر نمی توانید از آن ها استفاده کنید. وقت آن رسیده است که آن ها را کنار بگذارید و به دور افکنید. مجله ها و رومه های کهنه و بشقاب های کاغذی مصرف شده را با خیال راحت می توان در سطل خاکروبه انداخت. برای تمیز کردن اتاق، لازم نیست عصبانی شویم.

خانه تکانی ذهنی نیز همین گونه است. برای دور انداختن چند اعتقاد کهنه و قدیمی لازم نیست عصبانی شویم. بگذارید با همان آرامشی که پس از خوردن غذا، خرده ریزها را جمع می کنیم و در ظرف آشغال می ریزیم، آن ها را نیز به همان آسانی دور بریزیم. آیا واقعا شما حاضرید که برای تهیه شام امشب، در زباله های دیشب خود، دنبال غذا بگردید؟  آن وقت حاضرید که با جستجو در آشغال های کهنه ی ذهنی، تجربه های فردای خود را بیافرینید؟





+ حالا نیایید بگید آقاااااااا اسلام ما از این بهتراشم داره و هزاران حدیث هست و بله بنده هم اطلاع دارم. می تونم هم بگم که نویسنده یه دوره بحارالانوار و قرآن و خونده بعد به این نتایج رسیده. اما بهتره حرف خوب رو به هر زبونی که هست گوش کنیم.




پ.ن: اوممم تصمیم گرفتم اگر کتابی معرفی می کنم با این عنوان (یه کتابی هست) باشه تا همش دور هم جمع باشه. خیلی خوش بینم به اینکه همه تون حسابی کتاب می خونید :))) خیلییییییییییی

این کتاب خوب رو از دست ندید





مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها