وقتی نیچه گریست


باز هم به این نتیجه رسیدم که وقتی یه کتابی زیاد توی اینستا و فضای مجازی باهاش عکس می گیرن فقط یک مدله :) و یک مدل آنقدرها ارزشمند نیستن. کتاب فوق العاده ای نبود. و من چون خودم فلسفه بافی دوست دارم تا آخرش خوندم. گفتگویی تخیلی نیچه با یک روانشناس است. می خواهد خیلی زیبا بگه که نیچه خیلی هم پوچ گرا نبود :))








شیب


خوشحالم که کتاب شیب به من فهموند که کتاب های کوچک و لاغر مردنی می تونند خیلی خوب باشند. ست گادین آدم معروفی است (برای ما که نه، برای خارجکی ها) یکی از عادت های جالبش بلاگر بودنش و اینکه هر روز وبلاگش را به روز می کند. از بزرگان دستیابی به موفقیت و . است. شیب یاد می دهد که چه موقعی باید دست از کاری برداریم یا ادامه بدهیم :)





مهندسی خوشبختی


فکر میکنم ما ایرانی ها که اینقدر عاشق رفت و آمد و حفظ روابط در بین دوستان و فک و فامیل داریم باید از این قبیل کتاب ها را بخوانیم و یاد بگیریم در جمع ها و دورهمی نه خودمان اذیت شویم و نه دیگری را اذیت کنیم. به قول این کتاب آدم وقتی خوشبخت است که در رابطه هایش خوش و خرم و موفق باشد. رابطه با همسر رابطه با فرزند و روابط اجتماعی و کاری :)

بهرام پور و موسسه اش را واقعا قبول دارم. اصولی کار می کنند







پروژه شادی


کتاب جالبی بود ولی حجم زیادش حوصله بر بود. خوب خانم ها زیاد شرح و بسط می دهند :) گریچن رابین تصمیم میگیرد که یک پروژه یک ساله برای شاد بودن خود داشته باشد. گریچن هر ماه تصمیم میگیرد که برای شاد بودن خودش کارهایی را انجام دهد. هر فصل کتاب به یک ماه میلادی تعلق دارد. مثلا از جمع و جور کردن و مینیمال زندگی کردن گرفته تا ارتباط با همسر و فرزندان، دنبال علایق خود رفتن، امور معنوی رسیدن، ارتباطات دوستانه و. کتاب خوبی بود و به آدم انرژی میداد. ولی انصافا خیلی کشدار بود :)

چیزهای خوبی یاد گرفتم ازش







روی سیم تار


داستان نوجوان نشر شهرستان ادب بود. بیشتر شبیه کار بزرگسالان بود تا نوجوان. ولی چون موضوع مورد علاقه من یعنی مرگ را بررسی کرده بود من دوستش داشتم. از کتاب هایی که هدف درستی را دنبال می کنند خوشم می آید. خوشمان آمد. قطعا نویسنده قوی تر هم می تواند بنویسد








پ.ن: بی صبرانه منتظر خواندن کتاب های خوش بینی آموخته شده و تئوری انتخاب هستم.






مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها